۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

ما فقط گفتيم عيب نداره گوشتون سنگينه٬ ما هم که گوش داريم نميشنويم!

جوون رفتي تو عرفان٬ بيا بيرون٬ بيا ‎بيرون از عرفان که ما رو با عرفان
کاري نيست٬ اصلا نه٬ بذار برات بگم عرفان چيه٬ عرفان ايمان به خدا و
پيامبران و امامان و معاد روز قيامت و حق الناس و عدل خدا و ايناست٬
عرفان نيکي به پدر و مادره که سر پيري دستشون رو بگيري٬ عرفان حق همسايه
است٬ عرفان نماز و روزه است٬ عرفان اينه که براي زن و بچه ات لقمه حلال
ببري٬ عرفان اينه که دزدي نکني٬ عرفان اينه که دروغ نگي٬ مردم رو اذيت
نکني٬ عرفان ايناست٬ نه اون چيزايي که شما ميگي٬ عرفان سخته٬ عرفان کار
ما نيست...

* از افاضات آقاي راننده تاکسي٬ حدود شصت سال سن٬ بي حوصله
* قم٬ مسير خيابان توحيد تا پل مصلي٬ ماشين پرايد

۱۳۸۹ اسفند ۱۳, جمعه

از راننده تاکسي به حوزه و روحانيت

حاج آقا شما آخوندا بعد انقلاب کاری با خودتون کرديد و جوري به جون هم
افتاديد که آمريکا و انگليس و اسرائيل با همدستي محمدرضا شاه نتونستن
اون کار رو با حوزه و روحانیت بکنن ...


* افاضات آقاي راننده٬ تاکسي٬ قم