رفیقم میگفت رفیقش میگفت لبنانی ها خیلی با فرهنگ اند. بهش گفته از کجا
فهمیدی؟ رفیق رفیقم گفت رفیقش که رفته لبنان بهش گفته.
حدثنا رفیقنا من رفیقه عن رفیقه که نسافر به لبنان. رأیت یجیئان دو تا
ماشین من دو تا خیابان رو به روی هم و یصلان فی وسط چهارسبیل و ناگهان
عرفوا همدیگر را که صدیقان قدیمی بودند فی الکودکی. هناک -أی همانجا وسط
چهار سبیل- ترمزا و ترکا ماشین هم و ذهب الی همدیگر و تآغوشان هم دیگر. و
(این واو حالیه است!) ماشین های دیگر سبیل شان بند آمده بود. لکن کانو
آنقدر با فرهنگ که حتی لن نضرب یک بوق و هذا همان فرهنگی که إن کانوا
ایرانی ها صوت بوغهم مسماع بشر را کر می کرد!