۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

یعنی مهمونی تموم نمیشه!؟

یکی دیگر از مباحث چالش برانگیز مهمانی امشب مسائل مربوط به ازدواج
پسرخاله بود. میگفت ما روی خدا حساب کردیم آمدیم جلو گند زدیم! هم برای
خودمان دردسر درست کردیم هم برای خدا و مدام می نالید که عجب اشتباهی
کردیم گول این دختره را خوردیم! و توصیه میکرد با وضع فعلی تمامی بر و
بچه های فامیل به همان وضع قبلی خود که حالا دوست دختر بوده یا تقوا پیشه
کردن ادامه دهند! با توجه به اینکه خانمش هم در این مهمانی بوده، فهمیدیم
این پسرخاله ی ما زیادی جوگیر شده!!!