۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

یکی یکی کفش های جلوی در را جفت میکنم

جای یک کفش خالی ست. بی توجه برمیگردم پیش مهمان ها و به همه شان
می گویم عیدتان مبارک. تو هم برو خوش باش و هر وقت خواستی بیا..!
انگار نه انگار که این همه سال منتظرت هستیم...